نیلاینیلای، تا این لحظه: 4 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

نیلای ماه نورانی ام

لبخندت مرا تا اوووج مهربانی ها می رساند

خووب شو نیلایِ من

قوربونت برم نیلایِ مهربانم چقدر این روزهاااا سخت میگذرند... مگر می شود تو را بی حال دید الهی مادر به فدایت از ۱۴ ام حالت خوش نیست... نمیدانم این چه دردی بود که دامن گیرمان شد این اولین بیماری تو است... و من غمگین ترینم بمیرم برایت که واکسن راهم با همان به سر بردی عذاب وجدان گرفته ام... نکند من دندان پزشک رفتم و آمپول بی حسی رویت تاثیر گذاشت... یا آنروز انقدر انجا توی درمانگاخ ماندیم و تو را مریض کردیم... فدایت شوم که نمی توانی با دندان های قشنگت چیزی را بگیری... هر روز فقط شب ها دعا میکنم دردت به جان من بخورد و تو خوووب خوووووووب شوی دکتر ها که میگویند گذراست... پس چرا نمی گذرد از چهارشنبه که ب...
25 اسفند 1399
1